قرار شد بخندیم'از اول تا آخرشو بخندیم'حتی وقتی اون آهنگ شروع شد هم خندیدیم'به خیابونهای خشت و گل و توهم نیویورک'به میرچخماقو توهم برجها..اما خندیدنمون دووم نداشت'آهنگ همچنان داشت پخش میشدو مارو بیشتر غرق میکرد
The lights are so bright
But they never blind me, me
Welcome to New York
It’s been waiting for you
Welcome to New York
Welcome to New York
من داشتم به چراغهای شهرم فکر میکردم که تو این سالها کورم کرده بودند و اون حتما داشت به چراغهای شهری فکر
میکرد که از مهر آینده میبینتشون و هیچ وقت بنا به کور کردنش ندارن...
آهنگ تو سکوتمون تموم شد
نگامو ازخیابون گرفتمو گفتم باید یه سلکشن فارسی برات جدا کنم.
+ نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم آذر ۱۳۹۳ساعت 19:28  توسط ناتانائیل
|